خسته ام
روحم
جسمم
من عادت ندارم حرف بزنم ، عادت ندارم مشکلاتم رو به زبون بیارم
عادت ندارم درددل کنم ، عادت ندارم یه گوشه بشینم و زار بزنم
ولی خوب بلدم بریزم توی خودم ، خوب بلدم ادای حال خوبارو در بیارم
حتی عادت ندارم وقتی ناراحت یا عصبانی بودم بشم کوه آتشفشان و مذاب درونم رو بپاشم به آدما
امروز یکی که اشفته بود و پریشون و افسرده اومده بود ازم مشاوره میخواست ، توی همین حال یه چیزهایی بهش گفتم و تا حدی آرومش کردم
اما وقتی رفت با خودم گفتم آقااااا الان پس کی باید منو آروم کنه ... هووووف
برچسب : نویسنده : hamedch1973 بازدید : 54